به گزارش سازش خبر ؛ باشگاه صنعت مس رفسنجان سالهاست درگیر حواشی زیادی است و هر روز خبرهای حاشیه ای از این باشگاه شهرستانی در تیتر اخبار کشور و فضاهای مجازی شهر و استان و کشور منتشر می شود. حواشی که در تیم هم استانی لیگ‌برتری کمتر دیده و شنیده می شود و آن تیم هر روز رو به پیشرفت و تیم مس هر روز به عقب بر می گردد.

حواشی در تیم تمامی ندارد و علت این حواشی ها را می توان نبود وحدت بین خود رفسنجانی ها عنوان کرد که بجای اینکه پشت هم باشند و به ظرفیت و پتانسیل بومی ها بها داده شود متاسفانه روز و شب بدنبال بهانه هایی هستند تا تخته را از زیر پای پتانسیل های بومی بکشند و سَدی برای پیشرفت آن فرد شوند و نبود اتحاد و همدلی باعث می شود مدیران غیربومی بر صندلی مدیریت بنشینند و دوست و رفیق و آشنا را بهمراه خود بیاورند و قرارداد های میلیاردی با پول همین مردم رفسنجان ببندند و اگر باشگاه پیشرفتی کرد؛ بنام خودشان ثبت کنند و بگویینداگر ما نبودیم تیم و باشگاه شما نبود پولی که گرفتیم حقمان است اگر هم دیدند تیم و باشگاه در حال نابودیست قبل از برکناری استعفا می دهند و بهانه عدم حمایت ؛ وحدت و همدلی و … را بهانه می کنند و باز هم پولی که قرارداد بستند و می گیرند و می گوییند وقت و کار و زندگیمان را برای تیم شهر شما گذاشتیم و با یک مِنَت می روند و در آخر رفسنجانی ها می ماند یک تیم و یک شهر.

اگر افرادی که در ورزش رفسنجان و باشگاه و دلسوز این تیم هستند یک صدا و یک دل بودند امروز بجای مدیر غیر بومی ؛ مشاورمدیرغیربومی؛ مدیر رسانه ای غیربومی؛ عکاس و خبرنگار و مدیرمالی و…. غیربومی ؛ بومی بودند و پول رفسنجان خرج خود رفسنجان و نیروهای خود رفسنجانی می شد نه اینکه چندین سال است که تیم در لیگ برتر حاضر است اما هنوز مدیر رسانه ای و عکاس تهرانی با قرارداد های میلیونی و هزینه اسکان و رفت و برگشت با پول مردم رفسنجان به جیب می زنند و به نیروها و پتانسیل های رفسنجانی به چشم یک شهرستانی بودن نگاه و توهین می کنند!!!

این موارد را سالهای قبل هم شاهد بودیم که خبرنگاران تهرانی با هزینه باشگاه برایشان بلیط پرواز رفت و برگشت هزینه اسکان هتل و… تا سوغات رفسنجان برایشان مهیا می شد ؛ مدیر رسانه های غیر بومی؛ مشاوران غیربومی و … که میلیاردها گرفتند و رفتند و رفسنجانی ها ماندند و تیم و شهرشان.

امروز باید میثم‌منیعی مغزمتفکر مدیرعامل باشد ؛ مشاور اقتصادی که آمد و دیگر خبری ازش نیست ؛مربیان داماشی در باشگاه؛ مدیر رسانه ای تک رزومه ای و… که متاسفانه در دوره قبل سعید فتاحی و سلاجقه و … بودند و این دوره منیعی ها… که حاصل ورود این غیربومی ها ما رفسنجانی ها هستیم زیرا همدل و متحد نیستیم.

پورمحمدی دوره مدیریتی ضعیفی را پیش رو داشت زیرا در زمان زیندینی مردم رفسنجان شاهد رتبه های تک رقمی؛ زیرساخت های ورزشی؛ باشگاه و تیم بدون حاشیه و… بودند و اکثرا بومی ها بودند اما در زمان پورمحمدی با اینکه تیم در لیگ باشخصیت شده بود با آمدنش حاشیه ها شروع شد و تیم به مشکل خورد و غیربومی ها وارد می شدند و این عوامل باعث دلخوری مردم و هواداران ورزشی ها شده بود .
با آمدن مومنی امیدها برگشت و همه امیدوار بودند که مس رفسنجان به شخصیت سالهای قبل برخواهد گشت و کاخی که به خرابه تبدیل شده است مرمت شود و محکم و استوار خواهد شد .
ماه های اول مومنی خیلی خوب پیشرفت می کرد و جلو می رفت و امید به رفسنجان و هواداران برگشت اما یکباره مومنی ۱۸۰ درجه فرق کرد و آش همان آش و کاسه همان کاسه شد ؛بهتر نشد که هیچ بدتر هم شد یک غیربومی راه استقلالی هاو داماشی ها را به باشگاه باز کرد و منیعی شد مغز متفکر مومنی.

امید ها ناامید شد و باشگاهی که داشت کم‌کم سرعت می گرفت یکباره ترمزکشید ؛ اخلاق و رفتار مومنی فرق کرد و فردی که همه ازش یک مدیر بومی و ساده دل و خوش اخلاق و صبور یاد می کردند امروز بخاطر یک نقد با بدترین شکل ممکن با خبرنگار رفسنجانی برخورد می کند.

فرد خوش اخلاق مومن؛ بومی ها را اصلا در نظر نمی گیرد و بها نمی دهد .مدیرعامل دلسوز که بَنِرَش در قزوین تبلیغ می شود از چهارماه مدیریت ۱ ماه مدام در باشگاه نبوده است و مرمتی در خرابه باشگاه دیده نشده است.

مدیری توانمند که برای رشد و شکوفایی ورزش رفسنجان آمده بود نتوانست تغییری در والیبال و فوتسال و بقیه رشته ها انجام دهد و قبل از سال خیلی ها باید بدنبال عیدی و پاداش و حقوق هایشان باشند.مدیری که قرار بود اولین جلسه بعد از انتخاب سرمربی با اصحاب رسانه رفسنجان‌برگزار کند بعد ۴ ماه هنوز خبرنگارانی که در آن شهر تیم فوتبالشان را در دست گرفته هنوز نه دیده نه می شناسد.مدیدی که قرار بود بومی ها را در صدر قرار دهد امروز دوستان استقلالی و داماشی در صدر قرار گرفتنه اند.

مومنی امروز به یک مدیر کاملا ضعیف؛ پرحاشیه حتی ضعیف تر و پرحاشیه تر از قبلی ها آن هم‌فقط در مدت کوتاه تبدیل شده است و هواداران و ورزشی ها بشدت از مومنی دلخور هستند و سقوط تیم را به لیگ‌یک مقصر تصمیمات حاشیه ای او می دانند.

وی که بجای تمرکز کردن به مدیریت بدنبال دادن پست و مقام و ثبت قرارداد های میلیاردی بهمراه حقوق های میلیونی برای دوستان و خودش است.

مومنی را می توان یک مدیری نام برد که خیلی زوداز آن که برخی ها پیش بینی کرده بودند ضعیف عمل کرده و خیلی زودتر از آن چیزی که فکر می کند از مس خواهد رفت. مکر اینکه راه مدیریتیش را تغییر دهد.