چرا تیم در مسیر رویش تخریبش می کنند/آیا برخی دوست ندارند تیم رفسنجان در لیگ برتر بماند؟
به گزارش سازش خبر تیم فوتتبال مس رفسنجان در دوره های قبل لیگ برتر از برترین تیم های لیگ برتر بود و تایک قدمی آسیایی شدن پیش رفت ؛ تیمی که تیم های مدعی قهرمانی لیگ؛ مس رفسنجان را یک تیم غیرقابل پیش بینی عنوان می کردند و پیروزی در مقابل نارنجی پوشان را سخت می دانستند.
مس رفسنجانی که لقب غول کُش ایران را یدک می کشید و تیم برتر استان بود. اما فقط یک مشکل داشت نداشتن یک ورزشگاه مُدرن برای میزبانی از تیم های لیگ برتری و حتی برای تیم های آسیایی.
مسئولان وقتی دیدند مس در ادامه رقابت ها نتایج قابل قبولی را می گیرد دست به کار شدند و تصمیم گرفتند برای حرفه ای شدن یک ورزشگاه کاملا مُدرن و اختصاصی را تکمیل کنند و میزبانی بازی های لیگ را از چمن مصنوعی و میزبانی در سرچشمه در ورزشگاه اختصاصی مس انجام دهند.
ورزشگاه تکمیل شد و علاوه بر ورزشگاه اختصاصی ؛ چمن های مصنوعی به چمن های طبیعی تبدیل شد و کار تاجایی پیش می رفت که ساخت یک هتل در مجموعه ورزشگاه مس ؛ ساخت یک هتل برای بازیکنان پایه و غیر فوتبالی و پایه باشگاه در شهر پیش رفت و باشگاه آنقدر پیشرفت کرد که ورزش های غیرفوتبالی را مَد نظر قرار داد و به ورزش های والیبال؛بسکتبال؛کشتی ؛ وزنه برداری؛ فوتسال بانوان حتی ورزش زورخانه ای توجه ویژه ای داشت سالن های ورزشی را تجهیز کرد و باشگاه مس رفسنجان به یک باشگاه کاملا حرفه ای در کشور تبدیل می شد تا اینکه مدیریت باشگاه در نیمه دوم ۱۴۰۱ تغییر کرد.
با تغییر مدیریت حواشی ها شروع شد و مس رفسنجان در صدر اخبار رسانه ها قرار گرفت و مس در کمتر از دوسال مدیریت غیر ورزشی و از همه مهمتر ضعیف از عرش به فرش افتاد و باعث خوشحالی برخی ها شد تا فرصتی برای صعود تیمشان به لیگ برتر شود!!!
مدیریت ضعیف فقط فوتبال نبود؛والیبال لیگ برتری در لبه پرتگاه سقوط، فوتسال بانوان که جهانی بود در بدترین شرایط؛ از تکمیل و تجهیز و هتل داخل مجموعه و داخل شهرخبری نشد و امید های مس به فروش رفت و تیم فوتبال مس رفسنجان شده بود تیم تمرینی برای تیم های لیگ برتر!!!
در دوسال مدیریت سابق باشگاه؛ ربیعی جدا شد؛ الهامی سرمربی قهرمان برخی ها آمد و با حواشی و نتایج ضعیف جدا شد و در پایان باشکایت ۸ میلیارد و ۷۰۰ میلیون تومان مس را محکوم کرد و بعد نویدکیای مهربون و قهرمان برخی ها آمد و برادرش به کادر اضافه کرد و به عقیده برخی ها سپاهانی ها راهی رفسنجان شدند و بازیکنان مَد نظرش آورد و ادعا داشت نتایج ضعیف گردن من هست و منپاسخگو هستم اما باز هم نویدکیا موفق نبود و مس در قهقرا دست و پا می زد و مدیران مس به این نتیجه رسیدن وقت تغیبر و مشکل از مدیرعامل است
مدیران شرکت مس بدنبال یک فرد ورزشی و متخصص بودند اما پورمحمدی و رفقایش در لحظات آخر مسعود شجاعی سرمربی ای که به ادعای برخی ها لالیگایی بود به رفسنجان آوردند و مدیران شرکت محمد مومنی فردی که هم مدرک سرمربیگری آسیایی داشت؛هم بازیکن بوده هم کار مدیریتی انجام داده بود را به رفسنجان آوردند اما شجاعی به زور و با برنامه ریزی برخی ها و کودتا تعداد بازیکن در مس ماند و مدیرعامل جدید باشگاه یک باشگاهی را قبولدار شد که همه ازش طلبکار بودند از کارمند گرفته تا بازیکنان و… و در مقابل یک خزانه خالی!!!
مدیرعامل جدید که پیش بینی کرده بود شجاعی توان نجات تیم را ندارد اما برای دور کردن حواشی و نجات دادن تیم و در مقابل شجاعی هم که بزور در تمرینات حاضر می شد رابه اجبار نگه داشت اما شجاعی علاوه بر نتایج ضعیف ؛ توان مدیریت تیم را نداشت و در تمرینات بزن بزن بود و حتی بعد تعویض بازیکن بااعتراض بازیکن خودی را مصدوم کرد!!!
مومنی مدیرعامل باشگاه وقتی دید مس در قعر جدول دست و پا می زد و گزینه سقوط لیگبرتر است و از تیم ها۳ تا ۵ گل را دریافت می کند و شکست می خورد و همچنین چندین بازیکن مهردار به خاطر مدیریت ضعیف شجاعی از مس جدا شدند و نتایج ضعیف باعث قهر هواداران شده است تصمیم گرفت دل به دریا بزند و تغیرات را شروع کند.
اول مدیر رسانه ای غیربومی را اخراج؛ سپس به دنبال یک سرمربی رفت که هم باتجربه باشد هم توان مدیریت تیم را داشته باشد، اما تیم بازیکنمهردار نداشت؛ خزانه خالی بود و رده جدولی در قعر جدول و باشگاهی با دنیایی از حاشیه!!! به دنبال هر سرمربی رفت یا قبولدار نمی شدند یا مبلغ بالایی را درخواست می دادند. تا به گزینه پورموسوی رسید ؛ پورموسوی هم باتجربه بود هم سرمربی سابق ملی بودهم توانسته بود تیم قعر جدولی لیگ را در سقوط نجات دهد.
پورموسوی آمد و در دوبازی آن هم تیمی که بازیکن به اختیار خود انتخاب نکرده بود ؛ از اول فصل نیامده بود و فرصت تمرین طولانی مدت هم نداشت اما با تجربه ای که داشت توانست در دوبازی امتیاز قابل قبولی کسب کند و شکاف بین هواداران و تیم را کمتر کند.
پورموسوی و مومنی بر خلاف قبلی ها تیم را در رفسنجان اسکان و تمرین دادند تا ثابت کنند تیم در رفسنجان می توانست بماند ؛ میتوانست نتیجه بگیرد میتوانست کمحاشیه باشد و از همه مهمتر هواداران هنوز عاشق تیمشان هستند ؛ اما مثل اینکه نتایج قابل قبول؛ آشتی هواداران با تیم؛ اسکان و تمرین در رفسنجان برای برخی ها خوش نبود و دست به کار شدند تا تیم را وارد حاشیه کنند !!!تا بلکه کسی کمتر متوجه رویش مجدد مس شود.
در گام اول به مدیرعامل رو آوردند مدیرعاملی که خرابه ای را تحویل گرفت و در مدت کوتاه باهمه حواشی ها و خزانه خالی باشگاه توانست تصمیمات مثبت و تاثیر گذار داشته باشد.از تسویه بدهی های مربیان و بازیکنان پایه تا اسکان و تمرین تیم در رفسنجان ؛آمدن هواداران به ورزشگاه و صعود چند پله مس در لیگ برتر و جدا شدن از قعر جدول
ایکاش کسانی که امروز خرابه ای را تحویل مومنی داده اند از دریافتی های باشگاه و بدهی های انباشته شده در دوران مدیریت قبلی صحبت می کردند که در دوسال هیچ وقت مدیر سابق در جمع خبرنگاران محلی پاسخگو سوالاتشان نبود.
ایکاش از مدیر قبلی بابت قرارداد بازیکن خارجی که ۴ میلیارد تومان قرار داد بست و فقط چند دقیقه بازی کرد و می پرسیدند.
ایکاش از مدیرقبلی قرارداد یک میلیارد تومانی و پرداخت حقوق ماهیانه ۳۵۰ میلیون تومان بازیکن خارجی که چهره ای ازش دیده نشد می گفتند.
ایکاش از عکاس تهرانی که ماهیانه ۲۰ میلیون تومان قرارداد داشت می گفتند.
ایکاش از قرارداد ۴ میلیاردی برادر سرمربی میگفتند.
ایکاش از مترجمیکه دیده نشد و ماهیانه ۴۰ میلیون تومان قرارداد بسته شده بود می گفتند.
ایکاش از پرداخت قرارداد مشاورالیه ۳۵۰ میلیونی می گفتند.
ایکاش از واریزی های شرکت مس به باشگاه در طول دو سال میگفتند.
ایکاش از گله مندی عدم پرداخت حقوق کارمندان در چند ماه میگفتند.
ایکاش از محکومیت مالی و مبلغ قرارداد الهامی و نویدکیا می گفتند.
ایکاش از گرفتن بازیکنان ضعیف و برادران موفرفری و علی عدنان با مبلغ دلاری که یکباره تیم را ترک کرد می گفتند.
و ایکاش های زیادی که انشالله آینده گفته خواهد شد.
چرا برخی در داخل شهرستان و خارج از شهرستان نمی خواهند باشگاه مس در آرامش باشد و مس رفسنجان را همیشه وارد حاشیه می کنند ؟؟؟
به قلم مجتبی نقی زاده