به گزارش سازش خبر از آذرماه ۱۴۰۱ تیم پورمحمدی و رفقایش وارد باشگاهی شدند که فقط تنها چالشی که داشت بدهی حدود ۱۰۰ میلیارد تومان بود باشگاهی که تیم فوتبال بزرگسالانش در بهترین شرایط و دوره های قبل بهترین رتبه های جدول و یک تیم با شخصیت و تیم اول استان کرمان بود ، تیم فوتسال بانوان در رتبه های داخلی و خارجی تیم برتر ؛والیبال ؛بسکتبال و… در بهترین شرایط ؛ امکانات ورزشی از سالن های ورزشی تجهیز ؛ ورزشگاه و چمن های طبیعی و یک ورزشگاه مُدرن آماده افتتاح در اختیار گرفتند اما پورمحمدی مدیرعاملی بود که به یک جناح سیاسی و از تهیه کنندگی در سینماواردفوتبال شد و هیچ شناختی به فوتبال و ورزش و لیگ حرفه ای نداشت و سازش خبر پورمحمدی را از روز اول ضعیف ترین و بی تخصص ترین مدیرعامل دوران باشگاه می دانست و معتقد بود که باشگاه را به خرابه ای تبدیل خواهد کرد که سالها طول خواهد کشید که شاهد رویش مجدد سالهای ۹۹ تا ۱۴۰۱ باشیم.
نقد هایی که باعث دلخوری اکثر ورزشی ها و حامیان پورمحمدی و رفقایش شد از فضای مجازی گرفته تا سکوهای ورزشی و حتی بیرون از ورزشگاه بعد از بازی ؛ اما سازش خبر دوسال با تحلیل ها نوشت که با وجود پورمحمدی و رفقایش مس هر روز بدتر از دیروز خواهد بود و هیچ وقت پورمحمدی حاضر نشد در مقابل رسانه های محلی پاسخ نقد ها و خیلی از سوالات را بدهد فقط با برخی رسانه ها صحبت می کرد و آنها هم هر ماه مبلغ بدهی ها را بالا می بردند و ذهن افکار عمومی را به سمت بدهی ها می بردند اما هیچ وقت نگفتند در دوسال مدیریت چقدر پول وارد باشگاه شد و بدهی ها چراپرداخت نمی شود حتی یکسال بعد از مدیریتشان باز هم شکست ها و … را به گردن بدهی های قبل ۱۴۰۱ می انداختند و رسانه های حامی هم بدون طرح هیچ سوالی و تحلیلی خوراک آماده از قبل تهیه شده را منتشر می کردند و ذهن مردم را گمراه می کردند تا اینکه همان حامیان پورمحمدی و رفقایش منتقد وی شدند و از باشگاه دور شدند و تاجایی که پورمحمدی ماند و چند رفیق و کاخی که به خرابه تبدیل شده بود نه تیم در جدول جایگاهی داشت؛نه بدهی پرداخت شده بود؛نه پولی در حساب باشگاه بود ؛نه بازیکن باکیفیتی در تیم بود و دیگر رشته های ورزشی هم نابود شده بودند و کارمندان باشگاه هم هر روز منتظر واریزی حقوق عقب افتاده بودند.
پورمحمدی داشت می رفت اما در لحظات آخر با سرمربی که در حد لیگ برتر نبود با همت فرد غیربومی بانفوذ قرار گذاشت و قرداد داخلی بست و پورمحمدی از باشگاه اخراج شد . حالا مومنی ماند و یک خرابه و یک مشت بدهی و حساب خالی باشگاه و شجاعی و فرد غیربومی بانفوذ !!!

اما میخواهیم چند نکته مهم از نقاظ ضعف مومنی را تحلیل کنیم چرا مومنی هر روز دچار چالش است:

🔷مومنی اقتدار نشان نداد!!!

مومنی یک فرد ورزشی و مدیریتی بود از تهران به رفسنجان آمد حالا با حمایت چه کسانی و چرا مومنی آمد در گزارش های بعدی مفصل خواهیم پرداخت اما مومنی وارد شهری شد که کاملا سیاسی ؛ وارد باشگاهی شد فقط شکل باشگاه بود پر از افرادی مبهم و حساب باشگاه خالی ورشکسته و کلی بدهی؛ تیمی را تحویل گرفت که درانتخاب سرمربی و بازیکنان ‌دخیل نبوده و بازیهای مهمی که پیش رو داشت.
مومنی در حال انتخاب سرمربی جدید برای باشگاه بود که یکباره خبر رسید که بازیکنان تهدید کردند یا شجاعی یا تمرین بی تمرین !!! از سوی دیگر یک رسانه ورزشی در تهران از آب خودن شجاعی هم خبر می گذاشت و بهمراه رسانه های حامی زمان پورمحمدی و رفقایش اورا بهترین سرمربی و شجاعی را لالیگایی معرفی می کردند عین بازی رسانه ای که در دوران الهامی و نویدکیا تزریق خبری کردند.
آمدن شجاعی را میتوان یک کودتا نام برد که با رهبری فردی غیربومی تدارک داده شده بود و چند بازیکن هم همراه هم شدند تا مومنی را تحت فشار بگذارند اما ایکاش همان روز اول مومنی باقدرت جلوی این کودتا ایستاده بود و از نفوذی بودن فردی غیربومی که بخواهد برای ورزش رفسنجان تعیین تکلیف کند می ایستاد و امروز چالش سرمربی جدید و اخراج بازیکن و… نداشت. هشداری که سازش خبر روز اول در انتخاب شجاعی به مدیرعامل داد و پیش بینی کرده بود که حواستان به فرد غیربومی باشگاه باشد.‌‌‌

🔷مومنی و آشنایی با افراد منفعت طلب بزدل

مومنی فردی است که با رفسنجان و افرادی که یک شبه رنگ عوض می کنند و با چرب زبونی مار را از لوله بیرون می کشند آشنا شد آدمایی که در زمان پورمحمدی همراه آنها بودند و در زمان حاشیه ها و نقد ها مثل موش در سوراخ ها پنهان بودند و از اسم پورمحمدی عین بید میلرزیدند اما در زمان مومنی ادعا کردند در صف اول منتقدان دیروز بودند و در صف اول مشاور مومنی اما مومنی باید ۴۰ سال در رفسنجان زندگی کند تا بتواند چهره واقعی این افراد را بشناسد و گول خم و راست شدن و چرزبونی هارا نخورد زیرا این افراد اگر یکساعت قبلش بفهمند مومنی دارد برکنار می شود و مخالف مومنی بر صندلی می نشیند کت و شلواشان به رنگ دیگری تغییر می دهند و سریع به حمام می روند و گرد و خاک صورتشان را می شورند و ریش و اصلاح می کنند و با بوی ادکلنی که مدیرعامل جدید دوست دارد میزنند به کت و شلوار جدید و در مراسم تودیع معارفه شرکت می کنند و حتی سعی می کنند در صندلی ردیف نزدیک مدیرعامل جدیدبنشینند زیر این افراد دلسوز ورزش و شهر و جوانان های شهر و… نیستند فقط و فقط بدنبال منافع و پست و مقام هستند.

🔷 مومنی و تعلل در چارت مدیریتی

متاسفانه از دیگر نقاط ضعیف مومنی تعلل در بستن چارت مدیریتی است کاری که پورمحمدی ضعیف در یکماه اول انجام داد و احکام مختلفی در بخش معاونتی، اداری؛رسانه ای و… انجام داد مومنی درانتخاب و دادن احکام امروز فردا می کند و هنوز چارت مدیریتی؛ مشاوران و… را مشخص نکرده و اکثر نیروها باشگاه همان نیروهای زمان پورمحمدی و رفقایش هستند این نیروها می توانند در برخی کارها برای مومنی مشکل ساز باشند.

🔷مومنی و دور بودن ازاصحاب رسانه محلی و آشنایی با رسانه ها

یک شباهت بین مدیریت مومنی و پورمحمدی است این است که روز اول مومنی قول داد در اولین فرصت در رفسنجان با اصحاب رسانه محلی دیدار خواهد داشت اما دوماهی گذشته و به وعدهاش عمل نکرده و این مورد را می توان مثل پورمحمدی مثال زد که با اصحاب رسانه رفسنجان دور بود و با تهرانی ها مصاحبه می کرد.

مومنی که فردا در شهر فردی خودش را خبرنگار معرفی کرد آشنایی ندارد زیرا باید با خبرنگاران شهر و رسانه های شهر آشنا باشد و در یک جلسه کاملا صمیمی پای درد و دل خبرنگاران رفسنجان بنشیند شاید موردی گفتند که در آینده مدیریتشان مفید باشد.

این تحلیل در روزهای آینده با تحلیل بیشتر از نفوذ غیربومی بانفوذ به باشگاه ؛دلیل حمایت برخی رسانه های محلی از مسعود شجاعی که با نتایج ضعیف تیم را به دست یک می برد؛ از گروهبان قندلی فوتبال رفسنجان و شام شبانه تا گرفتن برخی ها درگرفتن پست و مقام ادامه خواهد داشت.

پایان

مجتبی نقی زاده